به داستان ضرب المثل فرانسوی غیرممکن فرانسوی نیست توجه کنید.
در زمانهای گذشته، در یکی از شهرهای کوچک فرانسه، مرد جوانی به نام ژان زندگی میکرد که همیشه به دنبال چالشهای بزرگ بود. او باور داشت که هیچ چیز غیرممکن نیست و با اراده و تلاش میتوان به همه چیز دست یافت.
ژان علاقهی زیادی به پرواز داشت و آرزو داشت که یک روز بتواند مانند پرندگان در آسمان پرواز کند. اما همهی مردم شهر او را مسخره میکردند و میگفتند: “پرواز انسانها غیرممکن است!”
ژان با این حرفها تسلیم نشد و تصمیم گرفت که رویای خود را دنبال کند. او سالها تحقیق و آزمایش کرد و به مطالعهی پرواز پرندگان و ساختار بالهایشان پرداخت. سرانجام، او یک دستگاه پرواز اولیه ساخت که به او اجازه میداد کمی از زمین بلند شود.
یک روز، ژان دستگاه خود را به مردم شهر نشان داد و با موفقیت توانست چند متر از زمین بلند شود. مردم شهر با حیرت و تحسین به او نگاه کردند و فهمیدند که هیچ چیز غیرممکن نیست. ژان با لبخندی بر لب به آنها گفت: “Impossible n’est pas français.”
این داستان به همهی مردم شهر نشان داد که با اراده و تلاش میتوان به همه چیز دست یافت و هیچ چیزی غیرممکن نیست.