
ضربالمثل “آب که از سر گذشت، چه یک وجب چه صد وجب” به این معناست که وقتی مشکلی به حدی بزرگ شد که دیگر نمیتوان آن را کنترل کرد، تفاوتی ندارد که چقدر از آن عبور کرده باشیم، زیرا نتیجه نهایی مشابه خواهد بود. این ضربالمثل به اشاره به اهمیت استفاده از فرصتها و توانایی مقابله با مشکلات قبل از بزرگ شدن آنها دارد.
داستان این ضربالمثل به این صورت است:
در روزگاران گذشته، در دهکدهای کوچک، مردی به نام علی زندگی میکرد. علی مردی سختکوش و پرتلاش بود و هر روز به مزرعهاش میرفت تا زمینهایش را کشت کند. او همیشه سعی میکرد که مشکلات را به موقع حل کند و نگذارد که آنها بزرگتر شوند.
یک سال، بارانهای زیادی در دهکده بارید و سیل بزرگی به راه افتاد. رودخانهای که از کنار دهکده میگذشت، طغیان کرد و آب به مزرعههای مردم رسید. مردم دهکده سعی کردند که با ساختن سدها و خاکریزها از ورود آب به مزارعشان جلوگیری کنند. علی نیز مانند بقیه مردم به ساخت سد مشغول شد و تلاش زیادی کرد که جلوی آب را بگیرد.
اما آب همچنان به مزرعه علی نزدیکتر میشد و علی به تدریج احساس کرد که دیگر نمیتواند جلوی سیل را بگیرد. او به دوستانش گفت: “آب که از سر گذشت، چه یک وجب چه صد وجب. دیگر نمیتوانیم جلوی این سیل را بگیریم و باید به فکر راهحلی دیگر باشیم.”
مردم دهکده فهمیدند که دیگر نمیتوانند جلوی سیل را بگیرند و به کمک یکدیگر تصمیم گرفتند که به مکانهای بالاتر و امنتر بروند و مزارع خود را برای مدتی رها کنند تا سیل از بین برود. پس از مدتی، سیل فروکش کرد و مردم توانستند به دهکده بازگردند و دوباره مزارع خود را بازسازی کنند.
این داستان نشان میدهد که وقتی مشکلی به حداکثر خود برسد و دیگر قابل کنترل نباشد، باید به فکر راهحلهای دیگر بود و از فرصتها به موقع استفاده کرد. همانطور که ضربالمثل “آب که از سر گذشت، چه یک وجب چه صد وجب” میگوید، در چنین شرایطی، نتیجه نهایی مشابه خواهد بود و باید به فکر راههای جدیدی برای حل مشکلات بود.