به داستان ضربالمثل شیطان برای دستان بیکار کارهای بد ایجاد میکند توجه کنید.
در یک روستای کوچک در ایران، جوانی به نام رضا زندگی میکرد که همیشه به دنبال کارهای ساده و راحت بود. رضا علاقهای به کارهای سخت و پرمشغله نداشت و بیشتر اوقات خود را بیکار و بیهدف میگذراند. او روزهای خود را با پرسه زدن در روستا و صحبت کردن با دوستانش میگذراند.
یک روز، رضا و دوستانش تصمیم گرفتند که وقت خود را با کارهای سرگرمکننده پر کنند. آنها به فکر افتادند که به مزرعههای دیگران بروند و میوهها و سبزیجات را بدون اجازه ببرند. رضا ابتدا مردد بود، اما به خاطر بیکاری و نداشتن کار مفید، به این کار تن داد.
پس از مدتی، رضا و دوستانش به این کارهای ناشایست عادت کردند و هر روز به مزرعههای دیگران میرفتند و محصولاتشان را میدزدیدند. این رفتارهای ناپسند باعث ناراحتی و نارضایتی اهالی روستا شد و آنها تصمیم گرفتند که به رضا و دوستانش هشدار دهند.
یکی از بزرگان روستا به رضا گفت: “پسرم، شیطان برای دستان بیکار کارهای بد ایجاد میکند. اگر به جای بیکار بودن و پرسه زدن، وقت خود را با کارهای مفید پر کنی، میتوانی به جایگاه بهتری دست یابی و از مشکلات دوری کنی.”
رضا با شنیدن این سخنان، تصمیم گرفت که به نصیحت بزرگ روستا گوش دهد و زندگی خود را تغییر دهد. او شروع به جستجوی کار کرد و در نهایت شغلی در یک مزرعه پیدا کرد. با کار و تلاش زیاد، رضا توانست زندگی بهتری برای خود بسازد و از کارهای بد دوری کند.
این داستان به ما یادآوری میکند که بیکاری میتواند منجر به کارهای بد و ناپسند شود و باید همیشه به دنبال کارهای مفید و سازنده باشیم. همانطور که ضربالمثل اشاره دارد، بیکاری میتواند مشکلات زیادی ایجاد کند.