ضربالمثل “یک تیر و دو نشان” به این معناست که با یک عمل یا تلاش، دو هدف یا نتیجه مختلف حاصل شود. این ضربالمثل به اهمیت بهرهبرداری هوشمندانه از فرصتها و تلاشهای ما اشاره دارد.
داستان این ضربالمثل به این صورت است:
در یکی از روستاهای قدیمی ایران، شکارچی ماهری به نام مهران زندگی میکرد. مهران هر روز صبح زود به جنگل میرفت تا شکار کند و غذای خانوادهاش را تأمین کند. او مهارت بالایی در تیراندازی داشت و همیشه تلاش میکرد که بهترین شکارها را به دست آورد.
یک روز، مهران به همراه پسرش علی به جنگل رفت تا شکار کند. علی به تازگی تیراندازی را یاد گرفته بود و مهران تصمیم گرفته بود که او را با خود ببرد تا تجربه کسب کند. آنها پس از مدت کوتاهی در جنگل، دو آهو را دیدند که در کنار هم به آرامی راه میرفتند.
مهران به آرامی به علی گفت: “علی جان، حالا وقتش است که مهارتت را نشان دهی. سعی کن که با یک تیر، هر دو آهو را شکار کنی.”
علی با دقت تیر و کمان خود را آماده کرد و به سوی آهوها نشانه گرفت. او با تمرکز و دقت بسیار، تیر را رها کرد و تیر با دقت به هدف خورد. هر دو آهو با یک تیر شکار شدند و علی با شادی و افتخار به مهران نگاه کرد.
مهران با لبخندی گرم به علی گفت: “عالی بود، علی جان! تو موفق شدی با یک تیر دو نشان بزنی. این نشان میدهد که با دقت و تمرکز، میتوان به بهترین نتایج دست یافت.”
این داستان نشان میدهد که با بهرهبرداری هوشمندانه از فرصتها و تلاشها، میتوان به چندین هدف دست یافت. همانطور که ضربالمثل “یک تیر و دو نشان” میگوید، با یک عمل درست و دقیق میتوان چندین نتیجه مثبت به دست آورد.