به داستان ضربالمثل فرانسوی لباس، راهب را نمیسازد توجه کنید.
در یکی از دهکدههای زیبا و آرام فرانسه، مردی به نام پیر زندگی میکرد. پیر مردی ساده و زحمتکش بود که همیشه لباسهای کهنه و سادهای به تن داشت. او هر روز به کارهای کشاورزی مشغول بود و از زندگی ساده خود لذت میبرد.
در همان دهکده، مرد ثروتمندی به نام ژاک نیز زندگی میکرد که همیشه لباسهای شیک و گرانقیمت به تن داشت و به ظاهر خود اهمیت زیادی میداد. ژاک اغلب به پیر نگاه تحقیرآمیزی میکرد و او را به خاطر لباسهای سادهاش مورد تمسخر قرار میداد.
یک روز، شاهزادهای جوان به دهکده سفر کرد و به دنبال فردی بود که بتواند او را در ساختن یک باغ زیبا یاری کند. شاهزاده تصمیم گرفت که از مردم دهکده بپرسد چه کسی بهترین فرد برای این کار است.
مردم دهکده به شاهزاده گفتند که پیر بهترین کشاورز دهکده است و او میتواند در ساختن باغ زیبا به او کمک کند. شاهزاده با تعجب پرسید: “آیا پیر همان مردی نیست که همیشه لباسهای کهنه به تن دارد؟”
مردم دهکده با لبخندی پاسخ دادند: “بله، اما مهارت و دانش پیر در کشاورزی بینظیر است. او به لباسهایش شناخته نمیشود، بلکه به کار و شخصیتش معروف است.”
شاهزاده تصمیم گرفت که به حرف مردم گوش دهد و پیر را برای کمک در ساختن باغ انتخاب کرد. با گذشت زمان، پیر باغی زیبا و دلنشین برای شاهزاده ساخت و شاهزاده از نتیجه کار او شگفتزده شد.
این تجربه به شاهزاده نشان داد که نباید افراد را از روی ظاهر و لباسهایشان قضاوت کرد، بلکه باید به مهارتها، دانش و شخصیت آنها توجه کرد.